به نام خدا
موضوع : خروج سفیانی 2
سپاه سفیانی آنقدر آدم سر میبرند که سیلاب خون راه میفتد ، سر انجام این بخش از سپاه سفیانی به سوی شام برمیگرد. اما گروهی از کوفه و گروهی به فرماندهی (سید هاشمی) و گروهی به فرماندهی (یمنی) سپاه صد هزار نفری سفیانی را تعقیب میکنند و طی جنگ خونین میان راه عراق تا شام همه را در هم میکوبند و انبوهی اسیر و غنایم جنگی ، بد ست می آورند اما سفیانی گشته نمی شود بلکه او برای نبرد با امام مهدی(عج) در«رمله» شمال شرقی فلسطین وقدس آماده می شود ،گروهی از سپاهیان ، قرارگاه خویش را رها کرده و به سپاهیان امام مهدی«عج» میپیوندند شرایط برای نبردی عظیم آماده می شود امام زمان «عج» سفیانی را برای گفتو گو به حضور میپذیرد شاید باور تان نشود ولی سفیانی با امام بیعت می کند ، سفیانی از قرار گاه امام به قرار گاه خویش برمی گردد ،اما آنقدر سران سپاه سفیانی در گوش او می خوانند و می گوین چه کار کردی ما حق هستیم ما پیروزیم که سفیانی وسوسه می شود وبیعت خود را می شکند .
سحر گاه یکی از روز ها جنگ آغاز می شود وامام پیروز می شود
اما طبق روایات دیگری گفته شده که او هنگامی که با خبر می شود که سپاهی راکه در راه مکه فرستاده به فرمان خدا زمین دهان باز کرد وفرو رفتند راشنیده بود عبرت گرفته و با امام بیعت می کند و مدتی بعد بیعت خود ره می شکند و پس از نبر دی خونین به اسارت در می آید ونابود میشود
اما برطبق روایات در گفته شده که پس از دستگیری در دروازه ی بیت المقدس کشته می شود
گروه چند قدم تا ظهور